میخوام بنویسم...


بخاطر عشقم

عشق و عاشقي

 

 

میخوام بنویسم از خاطراتم

از اون لحظه های باهم

میخوام بنویسم از گذشته ها

از روزهای از یاد رفته ها

اون روزا دلم هوای عاشقی داشت

اون روزا هوای خوب دلبستگی داشت

روزای خوب با هم بودنمون

روزهای خوب دل سپردنمون

دیدن تو شده بود برام عادت

چشات نمی ذاشت یه لحظه راحت

هر روزم میگذشت به خوبی

 هیشکی نبود مثل تو به این خوبی

فقط یاد تو اروم قلبم بود

صدای تو دایم تو گوشم بود

فکر بی تو موندن عذاب میداد

فکر تنها شدن روزهای بدو نشانم میداد

از اون چیزی که ترسیدم اومد سراغم

تو رفتی از پیشم تنها شدم با راهم

رفتی و با رفتنت همه ارزوهام مرد

دلدارم رفتو دل به دل دیگه سپرد

حالا تنهام بدون هیچ امیدو ارزویی

رفتی ای که همه عمرو ارزویی

هنوزم تنگه دلم برات

هنوزم تنگه واسه اون نگات

دیگه روزام میگذره بی ثمر

دیگه نمونده از شادیام اثر

دلم واسه اون روزا تنگه

واسه اون که دلش از سنگه

میگفت میمونه تا ابد پیشم

حالا ازم میپرسه من کیشم؟

میگفت ما نمیتونیم دل بکنیم

نمیتونیم قید همو بزنیم

ساده بودم تو زندگی باختم

از رو سادگی ازش یه بت ساختم

حالا دیگه باید سر کنم تنها

حالا دیگه اون نیست شدم تنها

دلم درگیر این حس بود که میمونه پیشم

رفتو حالا من اینجا بیگانه با خویشم

یاد اون روزا دلمو اتیش میزنه

عاشق بودن دل اتیش میزنه

دل شکسته مینویسه همیشه

زندگی دیگه بی اون نمیشه....



 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط كوه بي غم و عاشق تنها| |


Power By: LoxBlog.Com